خون ما از خون دیگر عاشقان رنگین تر است
گاه یک دشنام از صدها دعا شیرین تر است
سنگدل ! من دوستت دارم ، فراموشم مکن
بر مزارم این غبار از سنگ هم سنگین تر است
.
.
.
.
می زند باران نفرت بر پشت شیشه
حکم قلبم را نوشتن تنهایی تا به همیشه
.
.
.
.
زنده بودنم با تو بودن است و نفس کشیدنم به هوای توست ، دوستت دارم
.
.
.
.
طنین نبض بارانی ، بلوغ چشمه سارانی
تو را من دوست می دارم ولی هرگز نمی دانی
.
.
.
.
ما دانه نخورده صید این صیاد شدیم
ناکرده گنه ببین چه بدنام شدیم
ترسیدن ما ، ز ترس بدنامی بود
حالا از چه بترسیم که بد نام شدیم ؟
.
.
.
.
عشق مان را بر درخت کاجی یادگاری مینوسم تا نه در زمستان بلرزد و نه پاییزی شود
.
.
.
.
کیستم که شدم لیلی آن عاشق دلناز
تو که باشی که شدی جان و دل لیلی دلباز
.
.
.
.
به تو حسودیم میشه ! چون قلبم به جای اینکه اول برای خودم بتپه برای تو میتپه
.
.
.
.
کاش بر ساحل رودی خاموش ، عطر مرموز گیاهی بودم
چون بر آنجا گذرت می افتاد ، به سروپای تو لب می بوسیدم
.
.
.
.
سلول انفرادی من سینه ی من است
تنها خیال سرخ تو گنجینه ی من است
.
.
.
.
واژه هایم رنگ باران دارد وقتی از تو مینوسم ، قلبم خیس دلتنگی است و چشمانم طوفانی !!!
.
.
.
.
چو گل های شقایق داغدارم
بیا پروانه شو بنشین تو در کنارم
بزن مرهم به زخم قلبم
که خنجر خورده ی این روزگارم
.
.
.
.
ای مهربانم ، ازین پس هر شب سراغت را از ماه می گیرم و هر روز به خورشید می سپارمت تا مبادا به سایه ی غم گرفتار شوی
.
.
.
.
دگر حس شقایق را نداری
هوای قلب عاشق را نداری
و از چشمان خونسرد تو پیداست
که شور عشق سابق را نداری
.
.
.
.
من گل پژمرده ای هستم
چشمهایم چشمه ی خشک کویر
تشنه ی یک بوسه ی خورشید
تشنه ی یک قطره ی شبنم
.
.
.
.
گاه گاهی که دلم تنگ و نگاهم ابری است ، کاش میشد که تو را میدیدم
.
.
.
.
به کدامین شهر نگاهت بخشم دل بی تابم را ؟
تو تمنای دلی هر شب و هر خوابم را
.
.
.
.
خوشا اس ام اسی که از تو باشد
درونش ردی از پای تو باشد
در آور کفش و جورابت ، بفرما
به روی چشم ما جای تو باشد !
نظرات شما عزیزان:
نفس
ساعت15:19---14 ارديبهشت 1391
بیا حواس " خدا " را پرت کنیم
تو صدایش کن
و من دزدکی
فاصله ها را بر میدارم