عده اي از اهل يمن به رسول خدا(ص) وارد شدند. آن ها چهره هايي گشاده و بشاش داشتند،رسول خدا هم فرمود:
«ايشان گروهي هستند كه قلب هايشان رقيق و لطيف است و ايمان بر آن ها رسوخ دارد...»
آن ها گفتند:يا رسول الله وصي وخليفه بعد از شماكيست؟ حضرت با صراحت جواب آن ها را نداد بلكه فرمود:
او«كسي است كه خداوند امر فرموده به آن چنگ بزنيد»
گفتند:او كيست؟ براي ما روشن فرما...حضرت فرمود:
او«حبل الله»است.
گفتند او كيست؟...فرمود:
او«جنب الله»است.
گفتند مقصود كيست؟...حضرت فرمود:
او«راه به سوي من» است.
گفتند يا رسول الله سوگند به خدائي كه تو را به حق به رسالت مبعوث فرمود، او را به ما نشان بده كه ما به او مشتاقيم.حضرت فرمود:
او«كسي است كه خداوند او را نشانه اي براي اهل ايمان قرار داده.»
پس اگر به او نگاه كنيد، نگاه كردن كسي كه داراي قلب است،و گوش دل به فرمان الهي سپرده؛ او را خواهيد شناخت.
پس بين صفوف بگرديد و چهره ها را نگاه كنيد و هر كسي را كه دل شما گواهي داد،او وصي من است!...
پس آنها بر خاستندو در ميان صف ها گشتند ودست حضرت علي بن ابي طالب را گرفتند و گفتند:
يا رسول الله دل هاي ما به سوي اين مرد ميل كرده است! رسول خدا فرمود:
«سپاس خداي را كه،شناختيد وصي رسول الله را،قبل از اين كه به شما معرفي شود.»
آن ها صداي خود را به گريه ي شوق بلند كردند...رسول خدا هم فرمود:
«شما از آتش دور خواهيد بود و از ياران وصي من هستيد و در ركاب او شهيد خواهيد شد.»
جابر مي گويد آن ها در جنگ جمل و صفين همراه امير المؤمنين(ع) بودند و در صفين شهيد شدند.
نظرات شما عزیزان: