عشقانه ها سایت تفریحی فرهنگی مذهبی دانلود و...
| ||
|
امشب زغمت میان خون خواهم خفت . . . بیا با شبنم های گل سرخ وضو سازیم بیا با شقایق میثاقی دوباره ببندیم و به سمت دشت نور سجده کنیم بیا کینه ها را از سینه بزداییم و وجودمان را پر از آینه کنیم و بیا عشق را تجربه کنیم. . . . دریغا که سنگفرش کوچه ها زیر رگبار کینه های این جماعت فرسوده می شود و من زیر این باران نامهربان خیس می شوم. چترهای محبت بسته است و باید هوای غم آلود خاطره ها را تنفس کرد . . . عشق یک آینه است . . . . . . مرا صدا كن تا در قعر تاريكي نمانم و از نور بسرايم. اگر صداي تو را بشنوم، اگر نام مرا بر زبان بياوري، نيلوفرانه به سوي تو قد مي كشم. مرا صدا كن تا در كوير نمانم و با صداي روشن تو چون غنچه شادمانه بشكفم. . . . من فكر ميكنم ,صد قرن سكوت بنفشه ها تفسيري جز فرار از فرياد ندارد. . . . من از غربت غمگين نيستم، حتي گاهي هم احساس خوشبختي ميكنم ولي دلتنگي كه به سراغم ميايد ديوانه ميشوم و ديگر دل در جايش نميماند و بي صبرانه طاقتش طاق ميشود و مرا سرزنش ميكند كه چرا؟ چرا وطنت را ترك گفته اي؟؟ . . . دلتنگ لحظه*هاييم كه ميروند، دلواپس روزهاييم كه مي آيند، بغض راه گلويم را بسته و اشك مجال ديدن نميدهد، كاش كسي عاشق نيلوفر مرداب تنهايي ميشد قبل از آنكه پرپر شود. . . . عشق رو ميشه تو دستاي خسته پدر ديد .... و توي نگاه نگران مادر ... نه تو دستاي منتظر يه غريبه ميشه مثل يه قطره اشك بعضيا رو از چشمت بندازي . . . انديشيدن به پايان هر چيز شيريني حضورش را تلخ مي كند... بگذار پايان تو را غافلگير كند درست مانند آغاز. . . . رسم زندگي اين است روزي کسي را دوست داري و روز بعد تنهايي به همين سادگي او رفته است و همه چيز تمام شده مثل يک مهماني که به آخر مي رسد و تو به حال خود رها مي شوي چرا غمگيني ؟ اين رسم زندگيست پس تنها آوازبخوان . . . اگر شبي فانوس نفسهاي من خاموش شد ، اگر به حجله آشنايي ، برخوردي وعده اي به تو گفتند ، كبوترت در حسرت پركشيدن پر پر زد ! تو حرفشان راباورنكن ! تمام اين سالها كنارمن بودي ! كنار دلتنگي دفاترم ! درگلدان چيني . . . باز هم غم عشق و ناله جدايي در من فغان كردنمي دانم آيا آب عشقي پيدا خواهد شدكه اين آتش را در من خاموش كندگر اين آب پيدا نشد اين آتش در من چه خواهد كردمرا خواهد سوزاندولي من از خدا مي خواهم که اين آتش آتش عشق تو باشدخدايا! ما اگر بد کنيم،تو را بنده هاي خوب بسيار است، تو اگر مدارا نکني ما را خداي ديگر کجاست ؟ نظرات شما عزیزان:
شبی بی پروا
ز عشق پاکم به تو بیهوده شکایت کردم ازین شیدایی غم تنهایی برایت جانا حکایت کردم آن شب غمگین گریه کردم آن شب سرد مه آلود بی تو از دنیا گذشتم سرنوشت عشقم این بود.......... [ یک شنبه 2 بهمن 1390برچسب:عاشقانه پیامک , پیامک عاشقانه, ] [ ] [ ali ]
|
|
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |