کاش به جای جدایی مردن بود ، چون مردن یک لحظه است و جدایی ذره ذره مردن
.
.
.
.
به چشم خسته ی من آسمون سنگ شده
لعنت به این جدایی دلم برات تنگ شده
.
.
.
.
مرا اینگونه باور کن ، کمی تنها کمی بی کس
کمی از یادها رفته ، خدا هم ترک ما کرده
خدا دیگر کجا رفته ؟ نمیدانم مرا آیا گناهی هست ؟
که شاید هم به جرم آن ؛ غریبی و جدایی هست
.
.
.
.
تو را دوست داشتم ولی افسوس که در دادگاه زمانه مرا محکوم به جدایی کردی
.
.
.
.
چشمامو وقف تو کردم ، دل به خلوت تو بستم
هم ترانه پس کجایی ؟ من که مردم از جدایی
دل شکسته و غریبم ، جون میدم اگه نیایی
.
.
.
.
آری فاصله ها کار خود را کرد
من و تو رو از هم جدا کرد
.
.
.
.
تو دنیا از ۳ آهنگ خوشم نمیاد بشنوم !
صدای کودکی را از بی مادری ، صدای مجرمی را از بی گناهی ، صدای عاشقی را از جدایی
.
.
.
.
دوستی من و تو دوستی شاخه و برگ است ، و جدایی برگ از شاخه مرگ است
.
.
.
.
تا نباشد جدایی ها کس نداند قدر یاران
کویر خشک می داند بهای قطره ی باران
.
.
.
.
فریاد زدم بدونی بیزارم از جدایی
دلم برات تنگ شده عزیز دل کجایی ؟
.
.
.
.
می گویند سه چیز زاده ی عشق نیست :
جدایی ، سفر ، فراموشی !!!
ولی آن زمان که تو مرا تنها گذاشتی و فراموشم کردی من لحظه لحظه عاشقت شدم
.
.
.
.
نه بلبل خواهد از بوستان جدایی
نه گل دارد خیال بی وفایی
اگر گفتی مرا الان چه حالی است
میان قلب من جای تو خالی است
.
.
.
.
دراین دنیا نکردم من گناهی
فقط کردم به چشمانت نگاهی
اگر باشه نگاه من گناهی
مجازاتم بکن غیر از جدایی
نظرات شما عزیزان:
sahar ![](/weblog/file/img/m.jpg)
ساعت11:06---18 ارديبهشت 1391
سلام
ممنون از حضورت
وتشكر از شعرزيبايي كه نوشته بودي![](http://loxblog.com/images/smilies/smile%20(27).gif)
بازم ممنون