برمستی من حد سزاوار زدند
با شک و یقین تهمت بسیار زدند
حلاج شدم ولی به کفرم سوگند
دلتنگ تو بودم که مرا دار زدند . . .
************************************
.
فیزیک بعدترها ثابت می کند
در روزهای بارانی
جای خالی آدم ها بزرگتر می شود . . .
.
************************************
.
کوچه پس کوچه این شهر تو را می بوید
عطر خوش بوی تنت ناب تر از مُشک و گلاب
بوسه ای از لب شیرین تو شد سهم دلم
این غزل جای من امشب شده بد مست و خراب . . .
.
************************************
.
کاش یه روزی «ویکی لیکس» افشا کنه که چقدر دوستت داشتم و بهت نگفتم !
.
************************************
.
می توانی بروی قصه و رویا بشوی
راهی دورترین گوشه دنیا بشوی
من و تو مثل دوتا رود موازی بودیم
من که مرداب شدم کاش تو دریا بشوی . . .
.
************************************
.
ای نگاهت نخی از مخمل و از ابریشم
چند وقت است که هر شب به تو می اندیشم
به نفس های تو در سایه سنگین سکوت
به سخنهای تو با لهجه شیرین سکوت . . .
************************************
اینجا آسمان صاف تا قسمتی رومانتیک، همراه با غبار دوستی است
توده ای سلام به سمت شما در حرکت است
و احتمال ریزش بوسه دور از انتظار نیست !
.
************************************
...
گاه نمیدانم چه پیامی را بهانه کنم تا از حال آنکه روحم با اوست آگاه شوم
این بار که دلتنگی را بهانه کردم ،فردا را چه کنم ؟
.
************************************
.
من آن مجنون تنهای غریبم
که از سهم دودستت بی نصیبم
به دل گفتم که روزی خواهی امد
ولی دل میداند اورا می فریبم . . .
.
************************************
.
پای من خسته از این رفتن بود
قصه ام قصه دل کندن بود
دل که دادم به یارم دیدم
راهش افسوس جدا از من بود . . .
************************************
عاشقتم :
یک کلمه است با دنیایی از مسئولیت،
گفتنش هنر نیست،
مسئولیت پذیریش هنراست . . .
.
************************************
.
گاهی اوقات فکر کردن به بعضی ها، ناخودآگاه لبخندی روی لبانت می نشاند
دوست دارم این لبخند های بیگاه… و آن بعضی ها را…
نظرات شما عزیزان: