عشقانه ها
سایت تفریحی فرهنگی مذهبی دانلود و...
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عشقانه ها و آدرس ela86.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پيوندهای روزانه

خطا از من است،می دانم.
از من که سالهاست گفته ام “ایاک نعبد”
اما به دیگران هم دلسپرده ام
از من که سالهاست گفته ام ” ایاک نستعین”
اما به دیگران هم تکیه کرده ام
اما رهایم نکن
بیش از همیشه دلتنگم
به اندازه ی تمام روزهای نبودنم... 

[ شنبه 20 اسفند 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

خدایا !
خداياچگونه تورابخوانم درحالي که من، من هستم (بااين همه گناه ومعصيت)
وچگونه ازرحمت تونااميدشوم درحالي که تو، توهستي
(باآن همه لطف ورحمت)
خدايا توآنچناني که من مي خواهم
مرانيزچنان کن که تومي خواهي 

[ جمعه 19 اسفند 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

الهی! مگو چه آورده‌ای، كه رسوا شوم، و مپرس چه كرده‌ای كه روسیاه شوم
الهی! هر روز كه برمی‌آید، ناكس‌ترم، و چنان كه پیش می‌روم، واپس‌ترم
الهی! تو بساز كه دیگران ندانند، و تو نواز كه دیگران نتوانند
الهی! دانایی ده كه از راه نیفتم، و بینایی ده كه در چاه نیفتم
ای خالق ذوالجلال نومید مكن آن را كه به درگهت نیازی دارد 

[ پنج شنبه 18 اسفند 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

الهی! گر پرسی، حجّت نداریم، و اگر بسنجی، بضاعت نداریم، و اگر بسوزی طاقت نداریم.
الهی! اگر تو مرا به جرم من بگیری، من تو را به كرم تو بگیرم، و كرم تو از جرم من بیش است.
الهی! از پیش خطر و از پس راهم نیست؛ دستم گیر كه جز تو پناهم نیست.
الهی! می‌بینی و می‌دانی، و برآوردن، می‌توانی.
الهی! چون توانستم، ندانستم، و چون كه دانستم، نتوانستم.
الهی! هر كه را عقل دادی، چه ندادی؟ و هر كه را عقل ندادی، چه دادی؟!
الهی! اگر به «دعا» فرمان است، قلم رفته را چه درمان است؟
الهی! ابوجهل، از كعبه می‌آید! و ابراهیم از بتخانه! كار به عنایت بود، باقی بهانه.
الهی! «دعا» به درگاه تو لجاج است، چون دانی كه بنده به چه محتاج است.
با صنع تو هر مورچه رازی دارد با شوق تو هر سوخته نازی دارد

مناجات خواجه عبدالله انصاری 

[ چهار شنبه 17 اسفند 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

بار الها...
در دلم غوغايي بي دليل است
در روحم آشفتگي هاي بي پايان است
در سرم انديشه هاي بي انتها است
و من در ميان تمام اين آشفتگي ها به دنبال باريکه نوري براي نجات هستم
خدايا...
هر بار که به بهانه کم کردن فاصله هايمان پيشت آمدم فاصله ها را زياد تر کردم 

[ سه شنبه 16 اسفند 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

خدای من! چطور صدات کنم که من، منم و چطور ازت نا امید بشم که تو، تویی؟

خدای من! وقتی ازت چیزی نخواستم، بهم دادی کیو می تونم پیدا کنم که ازش چیزی بخوام و بهم بده؟

خدای من! وقتی صدات نزدم، جوابمو دادی کیو می تونم پیدا کنم که صداش کنم و جوابمو بده؟

خدای من! اون موقعی که پیشت نیومدم و زاری نکردم، به من رحم کردی کیو می تونم پیدا کنم که پیشش ضجه بزنم و بهم رحم کنه ؟

خدای من! پس همونطور که دریا رو برای حضرت موسی علیه السلام شکافتی و نجاتش دادی ازت می خوام که بر پیامبر و خاندانش درود بفرستی، و منو از این وضعیتی که توش گیر کردم نجات بدی و زود زود، یه گشایشی تو کارام بندازی که تمومی نداشته باشه قسمت می دم به بخشش و مهربونیت، ای مهربونترین مهربونا

دعای کیف ادعوک ... در کتاب مفاتیح الجنان در قسمت حرز حضرت امام زین العابدین و بنام دعای مقاتل بن سلیمان در ص 217 به چاپ اسوه آمده است 

[ دو شنبه 15 اسفند 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

بار الها هزار بار عهد بستم و هزار بار توبه شكستم و بر اسب عصیان نشستم
دانی كه در خفا چه بوده ام و چه هستم !
به لب آه و و به دل جاه و زبان كوتاه !
پس مرابه سر انگشت نیم نگاهی نگاه دار و به غیر خود وا مگذار
آمین 

http://dc416.4shared.com/img/8QpywZYJ/sunset3_fuul.jpg?rand=0.7150362771651181

[ یک شنبه 14 اسفند 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

خدا
ای خالق مهربان من را وسیله ی صلح و اشتی قرار بده.
تا انجا که نفرت است حامل عشق,جایی که خطا کاری و بدی است حامل گذشت.
جایی که نفاق است حامل یکرنگی,جایی که نادرستی است حامل درستی.
جایی که شک است حامل یقین,جایی که نومیدی است حامل امید.
جایی که تاریکی است حامل نور و در جایی که غم است حامل شادی باشم.
پروردگارا کمکم کن به جای تسلی خواهی تسلی دهم و به جای درک شدن درک کنم
زیرا که پیدا کردن در گروی گم شدن است و با بخشش دیگران خود بخشوده می شویم
و در مرگ حیات جاودان است. 

[ جمعه 12 اسفند 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

پروردگارا !
درهای لطف توباز است زیر باران رحمتت دست هایم را به
آسمان بلند می کنم تا میوه های اجابت بچینم ومی دانم
دست هایم خالی بر نخواهند گشت به یاد تو قدم در رویاهایم می گذارم
و در خواب های آرام شبانه فقط به تو می اندیشم وتنها تورا می خوانم.
زیرا دراین روزگار غریب تو رادارم،

خدایا دریاب مرا

[ پنج شنبه 11 اسفند 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

خــــــــــــــــــــــدا وندا !!!

 به دل نگیر اگر گاهی" زبانم " از شُکرت باز می ایستد!!!

تقصیری ندارد...

 قاصر است ؛کم می آورد در برابر بزرگی ات ...

لکنت می گیرند واژه هایم در برابرت!!!

... در دلم امّا همیشه ...

 ذکر خیرت جاریست... 

 

[ چهار شنبه 10 اسفند 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

خدایا از من دور نیستی که به دور دست ها بنگرم
از دیده ام نرفته ای که دیدنت را آرزو کنم
پنهان نبوده ای که برای پیدا کردنت از پای در آیم
با همه نا پیدایی در همه جا پیدایی
الهی خود را فراموش کرده ام که به یاد تو باشم
از دیگران گسسته ام که به تو بپیوندم
تو را در آیئنه چشمانم می بینم
در پرده پندارم در جای جای وجودم
در محراب سینه ام
در کعبه ام
الهی تو درجویبار رگهایم جریان داری
در همه نفسهایم جاری هستی
در شگفتیهای وجودم بودنت را به تما شا گذاشته ای
هر نگاهم تو را آیئنه داری می کند
و هر طپش دلم تو را فریاد می زند
خدایادر کعبه چرا؟
تو در دیده منی سر گشتگی در بادیه ها چرا؟
تو در دل منی در بی سوئی ها و بی کرانگی ها چرا؟
نو در جان منی 

[ سه شنبه 9 اسفند 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

خدايا
به من صبر عطا کن تا بتوانم
انتظار نعمتهايت را بکشم
خدايا به من عشق نازل کن تا بتوانم
به بندهايت عشق بورزم
خدايا به چشمانم اشک فراوان هديه کن
تا بتوانم براي جلب رضايت تو
شب ها را تا صبح گريه کنم 

[ دو شنبه 8 اسفند 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

الهی چون در تو نگرم از جمله تاج دارانم و چون در خود نگرم از جمله خاکسارانم خاک بر باد کردم و بر تن خود بیداد کردم و شیطان را شاد
الهی در سر خمار تو دارم و در دل اسرار تو دارم و بر زبان اشعار تو
الهی اگر گویم ستایش و ثنای تو گویم و اگر جویم رضای تو جویم
الهی اگر طاعت بسی ندارم اندر دو جهان جز تو کسی ندارم .
الهی ظاهری داریم بس شوریده و باطنی داریم بخواب غفلت آلوده و دیده ای پر آب گاهی در آتش می سوزیم و گاهی در آب دیده غرق .

خواجه عبداللّه انصاری

 

[ یک شنبه 7 اسفند 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

بهانه ای نداشتم تا دستانت را درخواست کنم
نیازی ندیدم تا با صدای بلند بخوانمت
گمشده ای بودم در زمین
آمده بودم بخوانمت، شیطان دهانم را گرفت
آمده بودم نگاهت کنم، دنیا در مقابلم ایستاد
اکنون که تو را یافتم مرا به آسمان ببر 

[ شنبه 6 اسفند 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

می دانم هراز گاهی دلت تنگ می شود.

همان دلهای بزرگی که جای من در آن است
آنقدر تنگ میشود که حتی یادت می رود من آنجایم.
دلتنگی هایت را از خودت بپرس. 
و نگران هیچ چیز نباش! 
هنوز من هستم. هنوز خدایت همان خداست! هنوز روحت از جنس من است! 
اما من نمی خواهم تو همان باشی! 
تو باید در هر زمان بهترین باشی. 
نگران شکستن دلت نباش! 
میدانی؟ شیشه برای این شیشه است چون قرار است بشکند. 
و جنسش عوض نمی شود ... 
 

[ جمعه 5 اسفند 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

پروردگارا خود را تقدیم به تو میدارم

با من كن و از من ساز انچه خود اراده كنی

از اسارت نفس رهایم كن تا انجام اراده ات را بهتر توانم

مشكلاتم را بگیر تا پیروزی بر انها شاهدی باشد برای كسانی كه:

با یاد تو و عشق تو وقدرت تو یاریشان خواهم داد .....

باشد كه بر ارده تو گردن نهم....... (امین) 

[ پنج شنبه 4 اسفند 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

الهی، تو آفریدگاری و من آفریده ، تو خالقی ومن مخلوق ، تو مالکی ومن مملوک ، تو ربی ومن بنده ، تو روزی ده من روزی خوار ، تو عطا بخشی ومن بخیل ،تو قوی و من ضعیف ، تو عزیزی ومن ذلیل ، تو غنی ومن فقیر ، تو دانا ومن نادان ،تو آمرزنده و من گنهکار ، گواهی می دهم تو عطا بخشی به بندگانت بدون خواهش.ای آقا ای رحیم بیامرز گناهانم را وبپوشان عیب هایم را وبگشا از پیش خود رحمت و رزق فراوان یا ارحم الراحمین. همین مرا بس است که تو خدای منی ومن عبد تو .  

[ چهار شنبه 3 اسفند 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

ای خدا تو می دونی رسوا شدم
حالا که رسوا شدم پیدا شدم
فکر اینم که خدایا چی بگم
غیر تو راز دلم با کی بگم؟
می بینی تو قامت کمونی ام
می بینی رفته ز کف جوونی ام

می بینی خالق من خسته شدم
به در خونه ی تو بسته شدم
می بینی اشک من و آه دلم
می دونی از عمل خود خجلم
چه خوبه جواب آهم بدهی
بگشایی در و راهم بدهی
شاعر: احمد آرونی 

ela86.com

[ سه شنبه 2 اسفند 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

خدایا!

ای که به تو بی نیاز شوند و از تو بی نیاز نباشند،
به تو رو آورند و از تو رو بر نتابند،
از سر شور و شوق،آهنگ تو کرده ام
و با دلی مطمئن، به تو امید بسته ام

تمنای من از تو هر چند زیاده باشد،
در برابر غنای تو ناچیز و اندک است،
که دست عطایت از هر دستی گشاده تر و برتر است... 

[ یک شنبه 30 بهمن 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

هرگاه که تو را خواندم، پاسخم گفتی؛
هرچه از تو خواستم، عنایتم فرمودی؛
هرگاه اطاعتت کردم، قدردانی و تشکر کردی؛
و هر زمان که شکرت را بر جا آوردم، بر نعمتهایم افزودی؛
و اینها همه چیست؟
جز نعمت تمام و کمال و احسان بی‌پایان تو!؟
...من کدام یک از نعمت‌های تو را می‌توانم بشمارم یا حتی به یاد آورم و به خاطر بسپارم؟
...خدایا! الطاف خفیه‌ات و مهربانی‌های پنهانی‌ات بیشتر و پیشتر از نعمتهای آشکار توست.
...خدایا ! من را آزرمناک خویش قرار ده آن‌سان که انگار می‌بینمت.
من را آنگونه حیامند کن که گویی حضور عزیزت را احساس می‌کنم.
خدایا!
من را با تقوای خودت سعادتمند گردان
و با مرکب نافرمانی‌ات به وادی شقاوت و بدبختی‌ام مکشان.
در قضایت خیرم را بخواه 

[ شنبه 29 بهمن 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

خدای من !

گناهانم لباس خو اری بر تنم كر ده است و دوری از تو درماندگی را آرایشم شده است. افزونی لجن گناهانم ماهی دلم را میرانده است.
ای نهایت آ‌رزویم! ای زیباترین مطلوبم! ای تنها پاسخگویم! و ای محبوب دلم!
ماهی دلم را با جریان زلال تو به پذیرت زنده گردان.

خدایا!

مر گناهانم را سایه روشن رحمتت بیار و مر عیو بم را ابر پر بار رحمتت ببار ...
به عزتت سوگند كه جز تو مر گناهان خویش را بخشنده ای نمی‌یابم و شكستگی خویش را جز تو پیوندی نمی‌بینم.
من اینك با بالهای تواضع به بارگاه تو باز گشته ام و پیشانی خشوع و خواری خویش بر درگاه قدرتت نهاده ام .
اگر از در رحمت خویش برانیم به كدامین در پناهنده شوم و اگر از قلّه رافتت فرو افكنیم به كدامین دامنه بگریزم؟... كه صد افسوس از خجلت و رسوائیم و... هزار افغان از توشه راهم. 

[ جمعه 28 بهمن 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

قرار بود که من، با قرار تر باشم
در این هزار زمستان، بهار تر باشم
قرار بود که در غارت شب وحشی
ز انتظار سحر، انتظار تر باشم
قرار بود که در کوچه های بودن تلخ
برای آمدنت استوار تر باشم
قرار بود که تنها تو را بخوانم و بس
در این کویر، تو را دل سپارتر باشم
قرار بود...وفا کردی و نکردم من
چنین مباشم که از خار، خوارتر باشم
قسم به آمدن و عدل و صلح و لبخندت
روا مدار کزین وامدارتر باشم

اللهم عجل لولیک الفرج 

 

[ پنج شنبه 27 بهمن 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

خدایا تو را سپاس می گویم که دوستم داری
خدایا تو را سپاس می گویم که اجازه داده ای دوستت داشته باشم. این لطف بزرگی است. اینکه هر لحظه و هر جا با هر آئینی و نژادی بتوانیم رو سوی تو آوریم
خدایا راه درست را به من نشان بده و مرا در کوتاه ترین مسیر برای رسیدن به آن قرار ده چرا که زمان برای زیستن کوتاه و مجال اندک است
خدایا دوستانم را از فرهیختگان و دشمنانم را از نادانان قرار بده
خدایا مگذار منحرف شوم یا لااقل این قدرت را به من بده اگر از راه دور شده ام مجددا به مسیر اصلی برگردم
خدایا دوستانم و خودم را دست تو می دهم 

[ پنج شنبه 27 بهمن 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

الهی

از سرگشتگی های دنیا و روز گار
خسته و دل نگرانم
می خواهم دیوار های فاصله را کنار بزنم
چرا که به این ایمان و باور رسیده ام که هیچ کس
جز تو فریاد رسم نیست
و نزدیکتر از تو به من وجود ندارد
پس جوانه های یادت را
با اشک ندامت چشمانم
دوباره شکوفا میکنم
امید که پذیرا باشی 

[ چهار شنبه 26 بهمن 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

خدایا!
وجودم اشک شده ، همه وجودم از اشک می جوشد ، می لرزد ، می سوزد وخاکستر می شود.
اشک شده ام ودیگر هیچ ، 
به من اجازه بده تا در جوارت قربانی شوم وبر خاک ریخته شوم 
واز وجود اشکم غنچه ای بشکفد که نسیم عشق وعرفان وفداکاری از آن سرچشمه بگیرد . 

[ سه شنبه 25 بهمن 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

خدایا وقتی می خواهم با تو نیایش کنم سه دلیل مرا از مناجات با تو باز میدارد:
اول به یاد می آورم کارهایی را که بمن فرمان داده بودی و من در انجامش کندی کردم.
دوم بیاد می آورم کارهایی که مرا از آن باز داشته بودی و من بسویش شتافتم
سوم بخاطر می آورم نعمت هایی که بمن دادی اما من به آنها مشغول شدم و سپاسگزاری ترا فراموش 
کردم.
اما یک دلیل در دل من موج میزند و فانوس امید را در شب قلب من روشن میکند و آن اینکه میدانم هرکه 
به تو خوش گمان باشد و به درگاهت روی آورد ٬تو او را بخاطر احسان خویش و گمان خوبی که به تو دارد 
می پذیری . همیشه چنین بودی و هماره در خانه ات به سوی دوستدارانت گشوده بوده .
ای خدا اینک در پیشگاهت ایستاده ام با کوله باری از شرم و شوق و تو را از تو میخواهم. آری فقط از تو 
طلب میکنم.
آیا امید مرا ناامید میکنی؟........نه
میدانم که تو تنها کسی هستی که میشود همیشه به او امیدوار بود . 


[ دو شنبه 24 بهمن 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

خداوندا !

تو خيلي بزرگي و من خيلي كوچك

جالب اينجاست !

تو به اين بزرگي ، من كوچك را فراموش نمي كني

ولي ، من به این كوچكي تو را فراموش كرده ام...!!!!

[ یک شنبه 23 بهمن 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

پروردگارا! ببخش مرا كه هر چه با من مدارا كردى، من بر تو خیره ‏سرى كردم.
پروردگارا! ببخش مرا كه آن قدر كه حسرت نداشته‏ هایم را خوردم، شاكر داشته‏ هایم نبودم.
پروردگارا! ببخش مرا كه آن قدر كه بر بی منزلى و بیكارى و ... گریستم، بر غم فراق تو گریه نكردم.
پروردگارا! ببخش مرا كه آن قدر كه به فكر زیبایى ظاهر و مد لباس و ... بودم، به فكر زیبایى و طهارت باطنم نبودم.
پروردگارا! ببخش مرا كه بارها و بارها به دنبال جنازه این و آن رفتم و فقط با یك « لا اله الا اللّه» گفتن، از كنارش گذشتم و هنوز باورم نیست كه من هم رفتنى هستم.
پروردگارا! ببخش مرا كه با رفتار زشتم، دیگران را به دین بدبین كردم.
پروردگارا! ببخش مرا كه در مجادله با این و آن فهمیدم كه حق با من نیست؛ ولى به رو نیاوردم.
پروردگارا! ببخش مرا كه براى نظرات دیگران، آنگونه كه حق‏شان بود، ارزش قائل نشدم.
پروردگارا! ببخش مرا كه با پرسش‏ هاى مشكل از استادانم، خود را در چشم دیگران بزرگ جلوه دادم و استادانم را تحقیر كردم.
پروردگارا! ببخش مرا كه موقع تعریف و تمجید دیگران، باورم شد كه راستى راستى كسى هستم! 

[ شنبه 22 بهمن 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

ای خدایی که همه دلها به نام تو آغاز می شود و همه عشقها از نگاه تو سرچشمه می گیرد !
ای خدایی که واژه ها را آفریدی و به درختان توفیق دادی که مداد بشوند و به کاغذها همنشینی با شعر ها را عطا فرمودی !
ای خدایی که برای خوشبختی دریاها باران را دمادم فرو فرستادی و به خاطر گل روی خورشید به کوه ها گفتی هرگز راه نروند ! یک روز دروازه های ابدیت را به روی من باز کن . بگذار دمی در کوچه های بهشت بیاسایم !
ای خدایی که سراغت را از شمعها می توان گرفت و ستاره ها به شوق تو می درخشند !
ای خدایی که همه آلاله ها تو را می خوانند و همه جاده ها دوست دارند به تو ختم شوند ! روح 
مرا مثل پر پروانه ها زیبا کن و مرا در میان گرگهای نفس و گناه تنها مگذار !
ای خدایی که از تمام باغها زیباتری و زیبایی آفرینه ها را دوست داری !
ای خدایی که گلها را همسایه دائمی من قرار دادی تا روزهای خوشبوی ازل را فراموش نکنم !
ای خدایی که هر روز و هر شب پشت پلکهایم می آیی و چشمهایم را با خود به ملکوت میبری !

دلم را مالامال از عشق آینه ها کن و ابرهای مسافر را به سوی باغچه ام بفرست ! 

[ پنج شنبه 20 بهمن 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

خدایا !

یاری ام ده تا از جماعت سوداگر نباشم

که از بیم فردای شمار ، دست از خطا می کشند

تا در آن روز به پیشگاهت پریشان

 و از شرم سر به گریبان نباشند.

دستگیرم شو تا از مردم دل آگاه باشم

که در همه حال ، حرمت دوست نگه می دارند ،

زیرا می دانند در همین دم حاضر است و بینا

و فردا دور است ، اما دوست نزدیک تر از رگ گردن.

پس مرا متانتی عطا کن تا یک دم در حضور دوست آنچه نا پسند اوست ، از من سر نزند.

[ چهار شنبه 19 بهمن 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید.امیدوارم لحظات خوبی را در این وبلاگ داشته باشید.
امکانات وب

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 384
بازدید دیروز : 2472
بازدید هفته : 7397
بازدید ماه : 17441
بازدید کل : 297919
تعداد مطالب : 4364
تعداد نظرات : 1580
تعداد آنلاین : 1

فروش بک لینکطراحی سایتعکس