عشقانه ها
سایت تفریحی فرهنگی مذهبی دانلود و...
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عشقانه ها و آدرس ela86.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پيوندهای روزانه

می گویند: “مریلین مونرو ” یک وقتی نامه ای به ” البرت اینشتین ” نوشت که فکرش را بکن که اگر من و تو ازدواج کنیم بچه هایمان به زیبایی من و هوش و نبوغ تو… چه محشری می شوند! آقای “اینشتین”در جواب نوشت: ممنون از این همه لطف و دست و دلبازی خانوم. واقعا هم که چه غوغایی می شود!
ولی این یک روی سکه است، فکرش را بکنید که اگر قضیه بر عکس شود چه رسوایی
بزرگی بر پا می شود !

 

روزی در یک میهمانی مرد خیلی چاقی سراغ برنارد شاو که بسیار لاغر بود رفت وگفت:آقای شاو ! وقتی من شما را می بینم فکر می کنم در اروپا قحطی افتاده است برنارد شاو هم سریع جواب میدهد : بله ! من هم هر وقت شما را می بینم فکر می کنم عامل این قحطی شما هستید!

نانسى آستور – (اولین زنى که در تاریخ انگلستان به مجلس عوام بریتانیاى
کبیر راه یافته و این موفقیت را در پى سختکوشى و جسارتهایش بدست آورده
بود) – روزى از فرط عصبانیت به وینستون چرچیل (نخست وزیر پرآوازه وقت
انگلستان ) رو کرد و گفت: من اگر همسر شما بودم توى قهوه‌تان زهر
مى‌ریختم.
چرچیل (با خونسردى تمام و نگاهى تحقیر آمیز): من هم اگـر شوهر شما بودم مى‌خوردمش)

میگن یه روز چرچیل داشته از یه کوچه باریکی که فقط امکان عبور یه نفر رو داشته… رد می شده… که از روبرو یکی از رقبای سیاسی زخم خورده اش می رسه…
بعد از اینکه کمی تو چشم هم نگاه می کنن… رقیبه می گه من هیچوقت خودم رو کج نمی کنم تا یه آدم احمق از کنار من عبور کنه… چرچیل در حالیکه خودش رو کج می کرده… می گه ولی من این کار رو می کنم.

[ شنبه 3 دی 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

وصیت عبید  زاکانی
عبید زاكانی در تاریخ ایران معروف است ، و این معروفیت او از كار شاعری و طنزگوئی و شوخ طبعی او به وجود آمد، او در سال 690 قمری در روستای زاكان (پانزده كیلومتری شمال غربی قزوین ) به دنیا آمد و در سن 82 سالگی در سال 772 درگذشت . عبید كه از علمای عصر شاه طهماسب بود، هنر شاعری را در 23 سالگی آغاز كرد و در 26 سالگی از چهره های سرشناس شعر زمان خود به شمار می آمد، از معروفترین شوخیهای او وصیت عجیب او است به این ترتیب : او در سالهای پیری با اینكه چهار پسر داشت ، تنها بود و پسرهای او هزینه زندگی او را تاءمین نمی كردند، او در این مورد چاره ای اندیشید و آن اینكه هر یك از پسرانش را جداگانه به حضور طلبید و به او گفت : علاقه مخصوصی به تو دارم و فقط به تو می گویم به برادرهایت نگو، عمری را تلاش كرده ام و اندوخته ای به دست آورده ام و متاءسفانه هیچكدام از پسرانم غیر از تو لیاقت ارث بردن از آن را ندارد، و آن را به صورت پول در خمره ای گذاشته ام و در فلان جا دفن كرده ام ، پس از مرگ من تو مجاز هستی كه آن را برای خود برداری . این وصیت جداگانه باعث شد كه از آن پس ، پسرها رسیدگی و محبت سرشاری به پدر می كردند، و بخصوص دور از چشم یكدیگر این كار را می نمودند تا دیگران پی به ((راز)) نبرند، به این ترتیب ، عبید آخر عمرش را با خوشی زندگی گذراند تا از دنیا رفت . پسران هر كدام در پی فرصتی بودند تا به آن گنج دست یابند، كنجكاوی آنها در مخفی نگهداشتن گنج ، باعث شد كه هر چهار پسر به اصل جریان پی بردند و فهمیدند كه به هر چهار نفر این وصیت شده ، با هم تصمیم گرفتند در ساعت تعیین شده سراغ آن خمره پر پول بروند. با شادی و هزار حسرت به آن محل رفته و آنجا را كندند تا سر و كله خمره پیدا شد، همه در شوق و ذوق غرق بودند، و هر چه به وصل آن پول نزدیك می شدند آتش عشقشان شعله ورتر می گردید. وقتی كاملا دور خمره را خالی كردند و سر خمره را باز نمودند، ناگهان دیدند، درون خمره خالی است ، تنها برگ كاغذی یافتند كه روی آن شعر نوشته بود:

خدای داند و من دانم و تو هم دانی
كه یك فلوس ندارد عبید زاكانی

[ شنبه 26 آذر 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

من زندگی را دوست دارم ولی از زندگی دوباره می ترسم

دین را دوست دارم ولی از کشیش ها می ترسم

قانون را دوست دارم ولی از پاسبان ها می ترسم

عشق را دوست دارم ولی از زن ها می ترسم

کودکان را دوست دارم ولی از آئینه می ترسم

سلام را دوست دارم ولی از زبانم می ترسم

من می ترسم پس هستم

این چنین می گذرد روز و روزگار من

من روز را دوست دارم ولی از روزگار می ترسم

(حسین پناهی) 

روحش شاد

[ چهار شنبه 16 آذر 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

جوان خیلی آرام و متین به مرد نزدیک شد و با لحنی موأدبانه گفت :
ببخشید آقا! من می تونم یه کم به خانوم شما نگاه کنم و لذت ببرم؟

مرد که اصلا توقع چنین حرفی را نداشت و حسابی جا خورده بود، مثل آتشفشان از جا در رفت و میان بازار و جمعیت، یقه جوان را گرفت و عصبانی، طوری که رگ گردنش بیرون زده بود، او را به دیوار کوفت و فریاد زد

مردیکه عوضی، مگه خودت ناموس نداری ... گه می خوری تو و هفت جد آبادت ... خجالت نمی کشی؟ ...

جوان امّا، خیلی آرام، بدون اینکه از رفتار و فحش های مرد عصبی شود و عکس العملی نشان دهد، همانطور موأدبانه و متین ادامه داد

خیلی عذر می خوام فکر نمی کردم این همه عصبی و غیرتی شین، دیدم همه بازار دارن بدون اجازه نگاه میکنن و لذت می برن، من گفتم حداقل از شما اجازه بگیرم که نامردی نکرده باشم ... حالا هم یقمو ول کنین، از خیرش گذشتم

مرد خشکش زد ... همانطور که یقه جوان را گرفته بود، آب دهانش را قورت داد و زیر چشمی زنش را برانداز کرد ....
 

[ دو شنبه 7 آذر 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

بیائیم نخندیم . . .

به سرآستین پاره ی کارگری که دیوارت را می چیند و به تو می گوید،ارباب

نخند

به پسرکی که آدامس می فروشد و تو هرگز نمی خری.

نخند

به پیرمردی که در پیاده رو به زحمت راه می رود و شاید چندثانیه ی کوتاه معطلت کند.

نخند

به دبیری که دست و عینکش گچی است و یقه ی پیراهنش جمع شده.

نخند

به دستان پدرت،

به جاروکردن مادرت،


 نخند

نخند ، دنیا ارزشش را ندارد که تو به خردترین رفتارهای نابجای آدمها بخندی

که هرگز نمیدانی چه دنیای بزرگ و پردردسری دارند

آدمهایی که هرکدام برای خود وخانواده ای همه چیز و همه کسند!

آدمهایی که به خاطر روزیشان تقلا می کنند،

بارمی برند،

بی خوابی می کشند،

کهنه می پوشند،

جارمی زنند

سرما و گرما می کشند،

وگاهی خجالت هم می کشند،.......خیلی ساده

 

[ پنج شنبه 3 آذر 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]

مهم نیست چه سنی داری هنگام سلام کردن مادرت را در آغوش بگیر.


هیچوقت به کسی که غم سنگینی دارد نگو  ” می دانم چه حالی داری ”  چون در واقع نمی دانی.

 یادت باشد گاهی اوقات بدست نیاوردن آنچه می خواهی نوعی شانس و اقبال است.

در مورد موضوعی که درست متوجه نشده ای درست قضاوت نکن. 

وقتی از تو سوالی را پرسیدند که نمی خواستی جوابش را بدهی، لبخند بزن و بگو : برای چه می خواهید بدانید ؟

از صمیم قلب عشق بورز. ممکن است کمی لطمه ببینی، اما تنها راه استفاده بهینه از حیات همین است.

[ چهار شنبه 18 آبان 1390برچسب:, ] [ ] [ ali ]
صفحه قبل 1 ... 5 6 7 8 9 ... 10 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید.امیدوارم لحظات خوبی را در این وبلاگ داشته باشید.
امکانات وب

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3132
بازدید دیروز : 1414
بازدید هفته : 11559
بازدید ماه : 21603
بازدید کل : 302081
تعداد مطالب : 4364
تعداد نظرات : 1580
تعداد آنلاین : 1

فروش بک لینکطراحی سایتعکس